باران عشق

باران عشق

متن ها و دلنوشته های من
باران عشق

باران عشق

متن ها و دلنوشته های من

هه هه..!!

سلام دوستان..


من الان و امشب دارم از شکم درد میمیرم..  


ولی انقد پرروام 3 ساعته تو نتم به رو خودمم نمیارم.. 


اصن یه وعضی..


امروز مدرسه رو پیچوندم..  


البته واقعا شکمم درد میکردا..


یکم آه و ناله فقط بهش اضافه کردم..  


گرفتم تااااااااا 2 خوابیدم..  


بیچاره دوستام داشتن درس میخوندن.. 


خوابم هم نمیاد..  


ولی باید برم دیگه..دیر وقته..  


بابای..

آینده تو..

سکوت مطلق تو..


چیزی را عوض نمیکند..


تو همچنان همان کسی هستی که بودی..


نشستن و به دیگران نگاه کردن..


چیزی را عوض نمیکند..


چون تو همانی که میبینم..


اگر میخواهی که عوض شوی..


به من نگاه نکن..


به آینده فکر کن..


به طلوعی از خورشید ک امشب غروب میکند..


به صدای خروسی که فردا بیدارت میکند..


به صدای جیرجیرک هایی که فکر تو را مشغول میکنند..


و این فکر کردن است که تو را و فردایت را میسازد..


خوب فکر کن..


آینده تو همین چند دقیقه دیگر است..


خوب فکر کن..