تو میروی و من میبینم..
بی آنکه مرا ببینی و از سرعت قدم هایت بکاهی..
من گریه میکنم وصدایت پایت را میشنوم ..
بی آنکه قطرات اشک هایم را احساس کنی و صدای بلند مرا که آشفته و پر از درد است را بشنوی..
واقعا با خودم چه فکری کرده ام؟؟..
کسانی که که نه میبینند و نه نمیشنوند..
جایشان مکان دیگریست..
قلب من که برای آنها مجاز نیست..!!
نیما یوشیج در جشن یک سالگی فرزندش نوشت:
پسرم!
یک بهار،یک تابستان
یک پاییز و یک زمستان را دیدی!
از این پس همه چیز جهان تکراریست...
جز مهربانی...
هر چه باشی شیردل گردون شکارت میکند
هرچقدر باشی عزیز ایام خوارت میکند
هر چقدر لبت خندان از بهر دیگران
عاقبت دست طبیعت اشکبارت میکند
ای بشر از کبر دوری کن که خوارت میکند
گر طلا باشی به عالم کم عیارت میکند
بهر دنیا کذب میگویی و تهمت میزنی
کذب و تهمت در جهان بی اعتبارت میکند
در جهان گیرم به قدرت گر شوی بهرام گور
گور چون پیمانه برگردد شکارت میکند
+سلام نمدونم اسم شاعرش چیه ولی خوشم میاد از شعرش
هی لعنتی..
با توام..
اون چیزی که کف کفش مارکدار شماست..
دل کهنه منه..
مواظب باش..
هر قدم که برمیداری و دور میشی..
دلم درد میگیره..
مواظب باش..
سلام دوستان..
من الان و امشب دارم از شکم درد میمیرم..
ولی انقد پرروام 3 ساعته تو نتم به رو خودمم نمیارم..
یکم آه و ناله فقط بهش اضافه کردم..
بیچاره دوستام داشتن درس میخوندن..
با تمامـ مردانـگـﮯ هـایتـ نمیتوانـﮯ بفهمـﮯصورتـﮯ برایم یـڪ دنیاستـ ...
نمیتوانـﮯ بفهمـﮯ عـشـق بـﮧ لاڪ قـرمـز را ...
نماز با چادر سـفـیـد را ...
گریه ڪردنـــ بـدونـــ خجالتـ ...
درڪ ڪردنش در توانتـ نیستـ ...
منـم لیلاﮮ عــشق و زلیخاﮮ انتـظـار ...
چــرڪ نویس هـیــچ احساسـﮯ نمیشومـــــ ...!
سکوت مطلق تو..
چیزی را عوض نمیکند..
تو همچنان همان کسی هستی که بودی..
نشستن و به دیگران نگاه کردن..
چیزی را عوض نمیکند..
چون تو همانی که میبینم..
اگر میخواهی که عوض شوی..
به من نگاه نکن..
به آینده فکر کن..
به طلوعی از خورشید ک امشب غروب میکند..
به صدای خروسی که فردا بیدارت میکند..
به صدای جیرجیرک هایی که فکر تو را مشغول میکنند..
و این فکر کردن است که تو را و فردایت را میسازد..
خوب فکر کن..
آینده تو همین چند دقیقه دیگر است..
خوب فکر کن..